متن سخنرانی جلالتمآب ملکیار معین وزارت صنعت و تجارت در محفل نهایی رقابت ده طرح بهترین تجارتی
سه شنبه٬ ۲۶ حوت ۱۳۹۹
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حقبین صاحب، هاشمی صاحب، نماینده محترم ازدفترجلالتمآب خانم اول، خانم نورزی صاحب، کوهی صاحب، استادان نهایت معظم وزرات معارف، شاگردان ومحصلین خواهران وبرادران صبح همه تان بخیر. نخست ازهمه میخواهم بر روان پاک شهدای نیروی های امنیتی که درهمچوشرایط دشوار بخاطردفاع ازوطن نوامیس ومنافع اولیا کشور درخطوط مقدم جبهه جان های شرین خود راازدست داده درود میفرستم، من فکرمیکنم که درقسمت موضوع تشبثات جناب هاشمی صاحب، جناب حقبین صاحب وسایردستندرکارهایی که قبلاصحبت کردن گپ های اساسی راداشتند من مشخصا دراین برنامه میخواهم بالای سه موضوع تمرکز کنم.
-ویژه گیهای کلیدی سیستم اقتصادی افغانستان، نقش وجایگاه دولت وسکتور خصوصی.
میخواهم سر از این سه اصل وقت شما رابگیرم
ببینید اقتصاد افغانستان در منطقه یکی از کوچکترین اقتصاد ها در منطقه از ماست. اگر فرض مثال به کشورهای همسایه بریم ایران، پاکستان، ازبکستان، تاجیکستان٬ سایز اقتصاد ما نظر به معیارها و شاخص های کلیدی٬ ما کوچکترین اقتصاد منطقه را داریم. موضوع بیلانس تجارت ما و شما به شکل بسیار فاحش منفی است. یعنی اگر فرض مثال ما در حدود 10 % صادرات میداشته باشیم 90 % واردات است دوستانی که دربخش اقتصاد آنها تخصص دارند مفهوم وتعریف این موضوع را میفهمد، یعنی اگرشما 10% صادرات داشتید به این معنی که شما درحدود 100% شغل ایجاد کردید ولی متاسفانه مادربخش تجارت بایک کسر عظیم تجارتی مواجه هستیم ویژه گی مهمتر ازهمه، شما میفهمین که بنام غیررسمی یا informality، اقتصاد غیررسمی شما بلدیت دارید یعنی اقتصاد که بدون ازاینکه به دولت عواید بدهد، بدون از اینکه از دولت لایسنس داشته باشد، بدون ازاینکه تابع تکس باشد، بدون ازاینکه دولت بالای آن یک پالیسی را تطبیق کرده بتواند این رامیگوید اقتصاد غیر رسمی .
شما میفهمین که اقتصاد افغانستان درکدام حد غیر رسمی است؟ درحدود 80% اقتصاد ما غیر رسمی است خوب میایم بحث میکنم سر اقتصاد غیر رسمی. اقتصاد غیر رسمی چیست ؟
شما میفهمین که بیشترین صنایع ما صنایع نوپا است. متاسفانه سالهای گذشته ای که ما درجنگ بودیم نتوانستیم که بهتر ما افغانستان را به شکل صنعتی شدن ببریم وقتی که ما میگویم که صنایع ما صنایع نو پا است پس این اقتصاد غیر رسمی درکجا است وبیشترین (GDP) ما و بیشترین از اینکه افغانستان از آن ناحیه امرار معیشت میکند از همین اقتصاد غیر رسمی است.
پس این اقتصاد غیر رسمی کجا است؟ این اقتصاد د غیر رسمی تشبثات است یعنی بیشتر از چندین میلیون شما متشبث هستید، ولی متشبث غیر رسمی درصحبت های گواربار جلالتمآب خانم اول شما شنیدید که بعضی موارد را به ارتباط دولت آنها متذکر شدند، دولت فعلی یکی از ویژه گی های خصوصی شان این است که سنگ بنا کار سکتورخصوصی است، به این معنی که هر آن چیز را که موافقت نامه اخذ میکند، پالیسی ایجاد میکند، بنام قانون ومقرارت و سایر اسناد تقنینی میسازد او به خاطر بهبود سکتور خصوصی است. دولت صنعت کارنیست، دولت متشبث نیست، دولت سرمایه گذار نیست، دولت تجار نیست، پس دولت کی است؟ دولت مکلف به ارایه خدمات برای همین طبقات است.
وزارت صنعت و تجارت به اساس پالیسی های و دیدگاه جمهوری سلامی اافغانستان مبنی براینکه افغانستان وارد کنند یا افغانستان مصرفی مبدل به افغانستان تولیدی شود ما سه اصل اساسی را نهادینه کردیم، اصل اولی ما این بود که افغانستان باید صنعتی شود در رابطه به صنعتی شدن افغانستان ما درچندین بعد کارهای خودرا شروع کردیم. در قسمت تشبثات که یکی ازکارهای کلیدی ما بود، وقتیکه ما میگوییم 80 فیصد اقتصاد غیر رسمی داریم و بیشترین قشر این هشتاد فیصد را متشبثین تشکیل میدهد ما پالیسی تمام کارهای را که در این رابطه ( عقد قراردها با پوهنتون ها و سایر مراکز) که در قسمت تشبثات رول کلیدی داشتند این را درمحراق پالیسی خود قرار دادیم و بعد کلیدی ما در قسمت صنعتی شدن کارهای کلیدی را که ما شروع کردیم تقریبا در حدود ۱۲ پروژه را در قسمت پارک های صنعتی به بهره داری سپردیم. قبلا اگر کسی میخواست که یک فابریکه را اعمار بکند ماه ها کار داشت که اسناد خود را طی مراحل بکند ما حالا در پارک های صنعتی یک متر مربع زمین را دربدل ۵۰ افغانی در دسترس قرارمیدهیم و این از جمله کار ها کلیدی دولت افغانستان است ما هیچ وقت درافغانستان ملاق ترقی افغانستان را بیرق های ناتو و بیرق های قوت های خارجی نمیدانیم، ما افغانستان و ترقی شان را دربعد های ( Micro-Soft )، کامپکت و سایر تکنالوژی را که صعنتی شدن ما را نشان بدهد آنجا میبینیم. خودکفاد شدن افغانستان وابسته به شما است قبلا درمکاتب وقت که ما متعلم و محصل بودیم در آن جا برای ما میگفتند اینده افغانستان در دست شما است، من برای معلمین و محصلین گفته میتوانم که حال و آینده افغا نستان بدست شما است.
این پالیسی دولت جهموری اسلامی افغانستان است کی یک شرایط بسیار خاصی را برای شما مهیا ساخته، شما بیبینید کشور های که بهترین تجربه را دارند٬ جناب حقبین بعضی اشارات را داشتند٬ به گونه مثال کوریای جنوبی و سویتزرلند٬ فیصدی بیکاری در سویتزرلند ۲.۵ فیصد است و بلندترین cost قیمت را که آنجا فرض مثال محصلین متقبل میشود قیمت پوهنتون است، یعنی کمترین کسان در آنجا رجوع می کند برای پوهنتون ها و تحصیلات و بیشترین کار ها در کجا است همین ( Training Center ) ها است که فرض مثال آنها اندوخته ها ی مسلکی خود را بلند میببرند. من یک مثال برای تان میدهم اگر شما بگردید در کابل فرض مثال یک طراح که دیزاین جور کند بسیار به مشکل آنرا پیدا کرده میتوانید. شما از آدرس های شخصی خود استفاده میکنید، اگر شما یک رنگمال بخواهید، شما یک نلدوان بخواهید، مشکل کلیدی افغانستان این است که به این سکتور توجه دقیق صورت نگرفته بود متسفانه.
بخش دوم راکه من میخواهم برای شما ارایه کنم موضوع تجارت است ما میخواهیم که کسر تجارتی را از بین ببریم و صادرات را بالا ببریم، صادرات چیست؟ صادرات یک چیزی نیست که فرض مثال ما آنرا به شعار یک چیزی صادر میکنیم ، پس صادرات مستلزم صنعتی شدن افغانستان است، و صادرات مستلزم میکانیزم شدن زراعت افغانستان است و صادرات مستلزم مسنجم شدن متشبثین افغانستان است وقتیکه ما به این سه عناصر اکتفا نکرده باشیم سر اینها سرمایه گذاری نکرده باشیم پس ما نمیتوانیم که یک افغانستان صادراتی داشته باشیم. اکثریت اقلام صادراتی ما و شما اقلام زراعتی هستند سوال اینجا مطرح میشود که تاکی ما محصولات زراعتی صادر بکنیم و یک اقتصاد داشته باشیم که متکی به محصولات زراعتی باشد، ایا تا آخر اکتفا میکند؟ بدون شک که جواب نخیر است. بنا در قسمت بهبود وضعیت بخاطر تشبثات هم وزارت صنعت و تجارت یک سلسله اقدامات آساسی را انجام داده، من مطمین هستم که دوست های که در اینجا هستند اکثریت شان در قسمت موارد بیزنس معلومات بیشتر از اینرا که من داشته باشم آنها در این قسمت همان نبوغ خود را دارند. شما در سال های ۲۰۱۵- ۲۰۱۴ اگر پرسان کنید فرض مثال یک کسی که میخواست به لایسنس کاروبار مراجعه کند یک لایسنس چقدر وقت کار داشت و کاست لایسنس چقدر بود شاید اکثریت شما معلومات داشته باشید. من میخواهم یک مقدمه در این قسمت با شما داشته باشم بانک جهانی همه ساله یک سروی پخش میکند که بنام ( Business Indicator ) های بانک جهانی، افغانستان متاسفانه یک کشور بود که در ردیف یک صد هشتاد چندم بود یعنی بدتر از کشور های افريقا، بورکه نفاوسو، مالی، چت، و در جنوب آسیا کشور بنگلاد